پارساپارسا11 سالگیت مبارک

دلنوشته مامان

مسافرت

عسلم سلام. خیلی وقت بود به وبلاگت سرنزده بودم اخه مامانی درس داره. الان هم شیرازیم وتولالا کردی ومنم ازفرصت استفاده کردم. عزیزم چندروزی خونه باباجون ها بودیم حسابی اتیش باروندی وماهم نتونستیم چیزی بهت بگیم. حسابی اب بازی ودردر... ذیشب خونه دایی هادی بودیم وبایه دونه ماهی که داشتن سرگرم بودی... گل من توی این مدت کلمه هایی یاد گرفتی مثل اب وحمام. انقدر اب وحمام دوست داری که بابا رونمیگی اما حمام رو میگی... هنوز هم مثل قبل بازی مورد علاقه ات خاموش و روشن کردن لامپ هست. بعدش هم گرگ بازی که توفرارکنی ومن وبابایی بیایم بخولیمت.
18 مهر 1393
1